تجارت الگوریتمیکه به عنوان معاملات خودکار یا معاملات جعبه سیاه نیز شناخته می شود، فرآیند استفاده از الگوریتم های رایانه ای برای انجام معاملات در بازارهای مالی است. طی چند دهه گذشته، تجارت الگوریتمی به طور فزاینده ای در دنیای مالی رایج شده است. حامیان استدلال میکنند که کارایی و نقدینگی را به بازارها میآورد، در حالی که شکها نگرانیهایی را در مورد پتانسیل آن برای اثرات بیثباتکننده مطرح میکنند. در این مقاله، ما هر دو طرف بحث را بررسی خواهیم کرد تا مشخص کنیم که آیا معاملات الگوریتمی یک مزیت است یا یک بلا.
مزایا
یکی از مزیت های اصلی تجارت الگوریتمی توانایی آن در پردازش حجم زیادی از داده ها و انجام معاملات در سرعت های بالا برخلاف معاملهگران انسانی، الگوریتمها میتوانند به سرعت مقادیر زیادی از اطلاعات بازار را تجزیه و تحلیل کنند، الگوها را شناسایی کنند و معاملات را بر اساس قوانین از پیش تعریفشده انجام دهند. این امر به معاملهگران الگوریتمی امکان میدهد از فرصتهای زودگذر بازار که ممکن است توسط انسانها مورد توجه قرار نگیرد، سرمایهگذاری کنند.
علاوه بر این، تجارت الگوریتمی احساسات انسانی را از فرآیند تصمیم گیری حذف می کند. احساساتی مانند ترس و طمع اغلب می توانند قضاوت را پنهان کنند و به تصمیمات تجاری غیرمنطقی منجر شوند. از سوی دیگر، الگوریتمها بر اساس منطق و معیارهای از پیش تعیینشده عمل میکنند و احتمال سوگیریهای عاطفی را بر نتایج معاملات کاهش میدهند.
علاوه بر این، معاملات الگوریتمی با ارائه مداوم سفارشات خرید و فروش در بازار، نقدینگی بازار را فراهم می کند. این تضمین می کند که همیشه خریداران و فروشندگان علاقه مند وجود داشته باشند و ورود یا خروج سرمایه گذاران از موقعیت ها را آسان تر می کند. افزایش نقدینگی میتواند منجر به کاهش اسپرد پیشنهادات خرید و فروش شود و هزینههای مبادله را برای همه فعالان بازار کاهش دهد.
نگرانی ها
با وجود مزایای ظاهری، تجارت الگوریتمی بدون اشکال نیست. یکی از نگرانی های اصلی احتمال خطرات سیستمیک است. همانطور که الگوریتمها به طور فزایندهای پیچیده و به هم مرتبط میشوند، این خطر وجود دارد که یک الگوریتم معیوب یا یک سری معاملات سریع آتشسوزی بتواند مجموعهای از رویدادها را آغاز کند و منجر به اختلالات در بازار شود. این امر در طول "سقوط ناگهانی" بدنام در سال 2010 مشهود بود، زمانی که قیمت سهام به سرعت سقوط کرد و سپس در عرض چند دقیقه بهبود یافت و سرمایه گذاران را گیج کرد.
نگرانی دیگر پتانسیل معامله گران الگوریتمی برای درگیر شدن در شیوه های دستکاری است. برای مثال، معاملهگران با فرکانس بالا (HFT) میتوانند از مزیت سرعت خود برای شرکتکنندگان کندتر بازار استفاده کنند یا در استراتژیهای معاملاتی تهاجمی شرکت کنند که قیمتهای بازار را مخدوش میکند. منتقدان استدلال میکنند که این شیوهها میتواند به یکپارچگی بازار آسیب برساند و سرمایهگذاران خردهفروشی را که فاقد قابلیتهای تکنولوژیکی یکسان هستند، آسیب برساند.
علاوه بر این، اتکای شدید به الگوریتمها میتواند احساس امنیت نادرستی ایجاد کند. بازارها پویا هستند و در معرض تغییرات ناگهانی در شرایط هستند. اگر الگوریتمها بهطور منظم نظارت و بهروزرسانی نشوند، ممکن است نتوانند خود را با پویاییهای متغیر بازار تطبیق دهند که منجر به زیانهای قابلتوجهی برای معاملهگرانی شود که آنها را به کار میگیرند.
حکم
در نتیجه، تجارت الگوریتمی هم مزایا و هم نگرانی های خود را دارد. کارایی و نقدینگی را به بازارها می آورد و امکان تصمیم گیری سریعتر و عینی تر را فراهم می کند. با این حال، از نظر ثبات سیستمی، دستکاری بازار، و شکست های احتمالی در صورت عدم نگهداری مناسب نیز خطراتی را به همراه دارد. در نهایت، اینکه معاملات الگوریتمی یک مزیت یا زیانآور است، بستگی به نحوه تنظیم و مدیریت آن دارد. ایجاد تعادل مناسب بین نوآوری و حمایت از سرمایه گذار برای تضمین بازارهای عادلانه و کارآمد برای همه شرکت کنندگان بسیار مهم است.
تجارت الگوریتمیکه به عنوان معاملات خودکار یا معاملات جعبه سیاه نیز شناخته می شود، فرآیند استفاده از الگوریتم های رایانه ای برای انجام معاملات در بازارهای مالی است. طی چند دهه گذشته، تجارت الگوریتمی به طور فزاینده ای در دنیای مالی رایج شده است. حامیان استدلال میکنند که کارایی و نقدینگی را به بازارها میآورد، در حالی که شکها نگرانیهایی را در مورد پتانسیل آن برای اثرات بیثباتکننده مطرح میکنند. در این مقاله، ما هر دو طرف بحث را بررسی خواهیم کرد تا مشخص کنیم که آیا معاملات الگوریتمی یک مزیت است یا یک بلا.
مزایا
یکی از مزیت های اصلی تجارت الگوریتمی توانایی آن در پردازش حجم زیادی از داده ها و انجام معاملات در سرعت های بالا برخلاف معاملهگران انسانی، الگوریتمها میتوانند به سرعت مقادیر زیادی از اطلاعات بازار را تجزیه و تحلیل کنند، الگوها را شناسایی کنند و معاملات را بر اساس قوانین از پیش تعریفشده انجام دهند. این امر به معاملهگران الگوریتمی امکان میدهد از فرصتهای زودگذر بازار که ممکن است توسط انسانها مورد توجه قرار نگیرد، سرمایهگذاری کنند.
علاوه بر این، تجارت الگوریتمی احساسات انسانی را از فرآیند تصمیم گیری حذف می کند. احساساتی مانند ترس و طمع اغلب می توانند قضاوت را پنهان کنند و به تصمیمات تجاری غیرمنطقی منجر شوند. از سوی دیگر، الگوریتمها بر اساس منطق و معیارهای از پیش تعیینشده عمل میکنند و احتمال سوگیریهای عاطفی را بر نتایج معاملات کاهش میدهند.
علاوه بر این، معاملات الگوریتمی با ارائه مداوم سفارشات خرید و فروش در بازار، نقدینگی بازار را فراهم می کند. این تضمین می کند که همیشه خریداران و فروشندگان علاقه مند وجود داشته باشند و ورود یا خروج سرمایه گذاران از موقعیت ها را آسان تر می کند. افزایش نقدینگی میتواند منجر به کاهش اسپرد پیشنهادات خرید و فروش شود و هزینههای مبادله را برای همه فعالان بازار کاهش دهد.
نگرانی ها
با وجود مزایای ظاهری، تجارت الگوریتمی بدون اشکال نیست. یکی از نگرانی های اصلی احتمال خطرات سیستمیک است. همانطور که الگوریتمها به طور فزایندهای پیچیده و به هم مرتبط میشوند، این خطر وجود دارد که یک الگوریتم معیوب یا یک سری معاملات سریع آتشسوزی بتواند مجموعهای از رویدادها را آغاز کند و منجر به اختلالات در بازار شود. این امر در طول "سقوط ناگهانی" بدنام در سال 2010 مشهود بود، زمانی که قیمت سهام به سرعت سقوط کرد و سپس در عرض چند دقیقه بهبود یافت و سرمایه گذاران را گیج کرد.
نگرانی دیگر پتانسیل معامله گران الگوریتمی برای درگیر شدن در شیوه های دستکاری است. برای مثال، معاملهگران با فرکانس بالا (HFT) میتوانند از مزیت سرعت خود برای شرکتکنندگان کندتر بازار استفاده کنند یا در استراتژیهای معاملاتی تهاجمی شرکت کنند که قیمتهای بازار را مخدوش میکند. منتقدان استدلال میکنند که این شیوهها میتواند به یکپارچگی بازار آسیب برساند و سرمایهگذاران خردهفروشی را که فاقد قابلیتهای تکنولوژیکی یکسان هستند، آسیب برساند.
علاوه بر این، اتکای شدید به الگوریتمها میتواند احساس امنیت نادرستی ایجاد کند. بازارها پویا هستند و در معرض تغییرات ناگهانی در شرایط هستند. اگر الگوریتمها بهطور منظم نظارت و بهروزرسانی نشوند، ممکن است نتوانند خود را با پویاییهای متغیر بازار تطبیق دهند که منجر به زیانهای قابلتوجهی برای معاملهگرانی شود که آنها را به کار میگیرند.
حکم
در نتیجه، تجارت الگوریتمی هم مزایا و هم نگرانی های خود را دارد. کارایی و نقدینگی را به بازارها می آورد و امکان تصمیم گیری سریعتر و عینی تر را فراهم می کند. با این حال، از نظر ثبات سیستمی، دستکاری بازار، و شکست های احتمالی در صورت عدم نگهداری مناسب نیز خطراتی را به همراه دارد. در نهایت، اینکه معاملات الگوریتمی یک مزیت یا زیانآور است، بستگی به نحوه تنظیم و مدیریت آن دارد. ایجاد تعادل مناسب بین نوآوری و حمایت از سرمایه گذار برای تضمین بازارهای عادلانه و کارآمد برای همه شرکت کنندگان بسیار مهم است.
- محتوای مبتنی بر SEO و توزیع روابط عمومی. امروز تقویت شوید.
- PlatoData.Network Vertical Generative Ai. به خودت قدرت بده دسترسی به اینجا.
- PlatoAiStream. هوش وب 3 دانش تقویت شده دسترسی به اینجا.
- PlatoESG. کربن ، CleanTech، انرژی، محیط، خورشیدی، مدیریت پسماند دسترسی به اینجا.
- PlatoHealth. هوش بیوتکنولوژی و آزمایشات بالینی. دسترسی به اینجا.
- منبع: https://www.financemagnates.com//thought-leadership/algorithmic-trading-a-boon-or-a-bane/